پرنیاپرنیا، تا این لحظه: 7 سال و 6 ماه و 11 روز سن داره

پرنیان

27 ماهگی

گلکم چقدر زود گذشت اين ٢ سال و ٣ ماه ! چقدر زود بزرگ شدي گل پری من! گاهي در گوش ات  زمزمه ميكنم : پرنیااااااا ، براي بزرگ شدن عجله نكن ! اما انگار زندگي دارد روي دور تند حركت ميكند ! كمي آرام تر دخترم . به كجا چنين شتابان ؟ بگذار اين روزها را خوب نفس بكشم ! به مادرت فرصت بده دخملکم ! این ماه رو با قد 84 و وزن 11 کیلوگرم سپری کردی... انقدر با نمک و ناز شدی که آدم میخواد بخورتت همه ش در حال رقصیدنی😍 پیانو میزنی و میگی مامان پاشو برقص یا اینکه من میزنم شما تولد بخون
5 بهمن 1397

اردوی ناهار

امروز با بچه های مدرسه رفتیم اردوی ناهار... سالنی که رزرو شده بود، موزیک گذاشته بودند و بچه ها هم باهاش همراهی میکردن و میرقصیدن... شما هم از بچه ها کم نیاوردی و دایم رقصیدی و بالا و پایین پریدی. به قدری خسته شدی که توی راه برگشت، خوابت برد و تا ساعت ۷ غروب خوابیدی                               ...
3 بهمن 1397

کلاس مادر و کودک

امروز با هم رفتیم کلاس مادر و کودک...‌ مدام فیلمهای مهد کودک محمدعلی رو نگاه میکردی و میگفتی من رو ببر مهدکودک... اولش بغل من نشستی و صحبت نمیکردی...اما بعد از یکربع کم کم یخت باز شد و همراهی میکردی... به جایی رسید که گفتی خاله آهنگ بذاره ما نانای کنیم.... آخر کلاس هم با گریه رفتیم خونه و میخواستی بمونی😊                 ...
2 بهمن 1397

کمک در کارهای خونه

نازگلکم خانمی شدی و دایم میخوای توی کارهای خونه به من کمک کنی امروز رفتی و شیشه پاک کن رو که بهش میگی پیس پیس آوردی.. به میز زدی و تا من اومدم میز رو پاک کنم، رفته بودی سراغ تلوزیون و بهش پیس پیس زدی و من سریع متوجه شدم و اون رو پاک کردم... ولی آب پایین رفته بود و گوشه صفحه ش سوخته بود از ظرف شستن و آب بازی خیلی خوشت میاد...شب موقع خواب یگدفعه به بابا گفتی : بابا چرا چارپایه نخریدی؟؟؟ بابا گفت: چارپایه برای چی؟ گفتی برای اینکه کنار مامان بایستم و ظرف بشورم ...
27 دی 1397

۲۶ ماهگی

1 ماه دیگر هم گذشت . تو بزرگ تر شدی و من شیداتر . تو دلربا تر شدی و من مجنون تر ! 2 سال و 2 ماه را با هم سپری کردیم و من به جرات می تونم بگم که روزهای با هم بودنمون ازشیرین ترین و ناب ترین روزهای عمرم بوده . در این روزهای 26 ماهگی ات عجیب خواستنی و دل انگیز شدی . هر روز که می گذره ، عزیزتر و فریباتر می شی جانکم . حرف زدنت ! نمی دونی چقدر شیرین و خواستیه ،  مهربانی ات ! نمی دونی با دل من چه می کنه ! شیرین کاری هات ! نمی دونی چه طعمی داره ! زیبایی ات ، که اصلا در وصف نمی گنجه ! خودت ببین و قضاوت کن ! ببین چقدر زیبا شده ای .   دائم داری ابراز محبت میکنی... مامان دوست دارم... بابا خیلی خیلی د...
5 دی 1397

25 ماهگی

1 ماه دیگه هم با تو گذشت  و تو شدی 25 ماهه ای عزیــــــز و دلربا . عزیز بودی ، دلربا هم ! عزیز تر شدی ، دلربا تر ! دخترک زیبا روی من ! در این 25 ماه ، تو لبریز بودی در تمام لحظه های من . در فضای خانه ، در هوا ، در زمین ، آسمان ... ممنون از بودنت .  ممنون که به مادرت امید دادی و عشــــــــــق ! مبارک باشد 25 ماهه شدنت ، 2 سال و 1 ماهه شدنت . دوستت دارم زیباترین مخلوق ِ زمین ! انقدر بانمک شدی و دائم در حال صحبت کردن و شعر خوندنی.... شعر خوشحال و شاد و خندانم، توپ سفیدم، جوجه جوجه طلایی، پیشی پیشی ملوسم، بارون میاد چه چه، وای وای وای چه بویی، تاتی تاتی قدم رو، رو میخونی . از برنامه...
5 آذر 1397

۲ سالگی

      هوس شب بو کرده بودم ، که تو آمــــــــدی . مشامم پــــــُر شد از عطر تو ؛ چه خوش آمدی !   دوباره 5 آبان ! دوباره مـــرور خاطرات آن روز ناب ... دوباره من و پلک های تَرم ... دوباره " تـــــــــــو " ! دخترک زیبای من ، عزیز تر از جانم !   امروز ؛ همان روزی که برای اولین بـــــــــار دیدمت ، بوسیدمت .... همان روزی که در تقویم من ، حک شده به نام " تو " . همان روزی که بالهایت را جا گذاشتی در آســـــمان ، و سفر کردی به دیار ما زمینی ها . همــــــــان روزی که خدا بدرقه ات کرد به زمین ! همان روزی ست که " من " و " تو "...
5 آبان 1397

آتلیه

نازنینم نزدیک تولد دو سالگیت هستیم و من برای ۱۰ مهر وقت آتلیه گرفتم. اما شما دو روز قبلش تب شدیدی کردی و تماس گرفتم و قرار اون روز رو کنسل کردم و قرار شد هر وقت بهتر شدی بریم عکاسی.... تب خیلی بدی بود و ۷۲ ساعت طول کشید و روز سوم تازه بجای بهتر بودن تب 40 درجه میکردی.... دایم میگفتی میخوایم بریم عکاسی... بالاخره موفق شدیم ۱۷ مهر با آجی فاطمه بریم آتلیه.... اونجا خیلی بداخلاق بودی و هر چی میگفتیم بخند ٬ نمیخندیدی... بعد که از عکاسی اومدیم٬ میگفتی اینجوری بخندم؟!!!در نهایت موفق شدیم چندتا عکس بندازیم و قرار شد برای ۳ آبان آماده بشن ...
17 مهر 1397
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به پرنیان می باشد