۲ سالگی
هوس شب بو کرده بودم ، که تو آمــــــــدی .
مشامم پــــــُر شد از عطر تو ؛
چه خوش آمدی !
دوباره 5 آبان !
دوباره مـــرور خاطرات آن روز ناب ...
دوباره من و پلک های تَرم ...
دوباره " تـــــــــــو " !
دخترک زیبای من ، عزیز تر از جانم !
امروز ؛
همان روزی که برای اولین بـــــــــار دیدمت ، بوسیدمت ....
همان روزی که در تقویم من ، حک شده به نام " تو " .
همان روزی که بالهایت را جا گذاشتی در آســـــمان ، و سفر کردی به دیار ما زمینی ها .
همــــــــان روزی که خدا بدرقه ات کرد به زمین !
همان روزی ست که " من " و " تو " به هم رسیدیم .
امــــــــــروز روز تولد توست بی مثال ترینم . تولد 2 سالگی ات ...
مبـــــــــــــارک ات باد عزیز روزگار من .
نزدیک روز تولدت که می شوم ، درونم غوغا می شود ...
مدام و مدام خاطره اش برایم تداعی می شود !
آن روز را شاید تو خاطرت نباشد ، اما من خوب یاد دارم ...
روزی که تو آمـــــــدی ؛
بهـــــــــار را با خودت آوردی .
مهربانی را نیز !
تو که دنیا آمــــــدی ؛
امید هم به زندگی من آمد .
عشــــــــــق دوباره متولد شد ، شقایق جوانه زد !
آن لحظه که تو آمدی ؛ فضا پُر شد از عطر خدا !
و من پُر از شیدایی ...
حالا 2 سال ست از آن روز باشکــــــوه میگذرد .
2 سال ست که لمس میکنم ات ، نفس میکشم ات ..
تو به سرعت برق و باد 2 ساله شدی .
2 ساله ای که تنها کارش دل بردن است ...
روز قشنگ ، دل خوش ، لب خندان ، تن سالم ؛
دعای امروز من برای هر روز توست دردانه ام .
لمس بودنت مبارک شبنم بهاری ام .