اولین مهمان
اولین مهمان ما در اراک عمو سالار بود. سه شنبه 16 ام عمو سالار اومد خونمون. شما رو که دید گفت ابرو به بالا شبیه بابایی هستی
موقع شام هم انقدر گریه کردی که من نتونستم شام بخورم و مشغول چرخوندن جنابعالی بودم. رفتیم توی اتاق خواب و با روشن کردن سشوار بالاخره ساکت شدی.
عمو زحمت کشیده بود و یه گلدون قشنگ (کروتون) و یه سکه پارسیان برات هدیه آورده بود. دست عمو جون درد نکنه
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی