پرنیاپرنیا، تا این لحظه: 7 سال و 6 ماه و 5 روز سن داره

پرنیان

آنفولانزا

1398/9/15 16:25
نویسنده : s
144 بازدید
اشتراک گذاری

دقیقا یکماه بعد از تولد سه سالگیت، یعنی ۵ آذر، به آنفولانزا مبتلا شدی...

دلیل اون هم آب خوردن با لیوان درین بود، من هرقدر بهت هشدار دادم که با لیوان کسی نباید آب خورد ولی شما لج کردی و گریه و زاری و آخر هم کار خودت رو کردی...😤😤

تب بالایی داشتی و هرچی من تلاش کردم نتونستم تب رو پایین بیارم. کل شب رو بیدار بودم... یکدفعه ساعت ۹:۳۰ صبح با تکون شدیدی که خوردی، فک صورتت شروع به تکون خوردن کرد و تشنج کردی...

من داشتم از ترس سکته می کردم.. اول با اورژانس و بعدش با بابا تماس گرفتم...

اورژانس سریع اومد و شما رو به بیمارستان بردیم و دستور بستری دادن...

دو شب رو بیمارستان بودیم... توی تمام این مدت من پلک روی هم نذاشتم...

تا اینکه عمه لیلا اومد و یک شب پیشمون بیمارستان، یواشکی موند. چون اجازه دو همراه رو نمی دادن... بنده خدا تا نگهبان یا پرستاری میومد، می‌رفت و توی دستشویی اتاق قائم می شد... من تونستم اونروز سه ساعتی رو بخوابم...

خیلییی بهانه گیر شده بودی و همه ش بیقراری می کردی... با عمه که همه ش دعوا می کردی که دوستت ندارم و برو...

مامانی و بابایی هم اومده بودن خونه ما و برای اینکه شما بدتر بهانه گیری نکنی، رفتن خونه و همه چیز رو مهیا کردن تا ما از بیمارستان مرخص بشیم...

بالاخره بعد ۳ روز ، رفتیم خونه ...

روز اول آنقدر توی صورت مامانی، عطسه کردی که مامانی هم آنفولانزا گرفت و شدید مریض شد....

مریضی شما یکطرف، مامانی هم یکطرف... خیلییی حالش بد بود... توی اوج این مریضی بودیم و هر روز از آمار کشته شدگان اون می گفتن...

من داشتم سکته می کردم..

بعد از یک هفته، شما بهتر شدی و مامانی و بابایی رفتن قم و من همه ش فکرم پیش مامانی بود تا بالاخره بعد از دو هفته پر استرس ، مامانی هم خدا رو شکر خوب شد..

ولی دکتر گفت تا ۵ سالگی، احتمال تشنج هنگام تب رو داری و من مدام باید دمای بدنت رو زیر نظر داشته باشم... موقع تب هم قرص دیازپام باید بخوری... 😟

پسندها (1)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (1)


26 اسفند 98 16:50
من هم دو قلوهامون اینطوری شدند چقدر سخته واقعا بهترین راه هم اینه که با هر وسیله ای تیچب رو بیاریم پایین،البته الان دارو ضد تشنج مصرف می کنند البته چون با تب همراه بوده خطر ندارد 
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به پرنیان می باشد