2 ماهگی
دخترک نازنینم امروز یکشنبه ساعت 12:30 وارد سه ماهگی میشی.
هرروز با پاهای کوچولوت زمان رو در می نوردی و همچنان پیشتاز به راهت ادامه میدی. همین دیروز بود که در انتظار دیدنت ثانیه ها رو معکوس می شمردم ؛ لحظه دیدار رسید و امروز ٢ماه از اون لحظه بیادموندنی میگذره و حالا ما صاحب یه دختر ناز و باهوش دوست داشتنیه 2ماهه هستیم.
برای تو می نویسم تا بعضی از صفحات قلبم رو اینجا برات یادگاری بذارم که بدونی در تمام لحظه لحظه های من جریان داری. لحظه هایی که برای هردوتامون تکرارنشدنیه.
الان که این پست رو برات می نویسم شما در خواب ناز هستی قربون اون خنده های با صدات توی خواب برم مامانیییییییی
تازه گی شروع کردی به آغون گفتن. کلی واسه بابایی حرف میزنی شیشه رو با دستهای کوچولوت میگیری
جمعه با بابایی عکس قشنگی ازت گرفتیم. کلی استعداد به خرج دادیم
من مدتهاست نگران واکسن 2 ماهگیت هستم. خدا کنه اذیت نشی نازنینم
دوستت دارم مامانیییییییییییییی